میرزا محمد تربتی دارای اسم و رسم به مشتاق علیسلطان، از صوفیان نامی قرن سیزدهم هجری قمری بود مسجد النبی کوهسنگی مشهد که در اصفهان متولد شد. وی در طول کودکی بهواسطه فوت بابا، معاش سختی را تجارب کرد. برادرانش اورا مجبور به کمپانی آدرس مسجد النبی کوهسنگی مشهد در مدرسهمنزل اصفهان کردند؛ البته میرزا محمد عشقای این چنین از رزرو مسجد النبی کوهسنگی مشهد تحصیلات نداشت و دیری نپایید که رخنه علم آموزی کرد. مدتی نیز با اصرار برادرانش در کارخانه بافندگی درگیر به شغل شد؛ اما شماره تلفن مسجد النبی کوهسنگی مشهد بهعامل نداشتن عشق، این کار را نیز رها کرد. میرزا محمد این توشه سازه بر تمایل خویش بهسمت کشتی پهلوانی رفت و در زورخانه دور و بر صادقی ثانی اصفهان به ورزش پهلوانی پرداخت و در این باره تا حد قابلقبولی پیش رفت؛ گرچه علاقه وی در ارتباطای دیگر بود. او با دقت به صدای نه که داشت، از نوجوانی در مراسم سوگواری سیدالشهدا (ع) روضهخوانی میکرد و بهشدت به موسیقی اهل ایران و آشنایی دستگاههای آن عشق و علاقهمند گردیده بود. بنابراین، نزد استاد درویش تقی رفت و به استخراج مهارت در مورد موسیقی درگیر شد. عشق میرزا محمد به موسیقی، توفیق چشمگیر وی دراین باره را بهدنبال داشت؛ تا آنجا که از پر رنگترین نوازندگان سه تار در طول خویش شد. اشخاصی که با موسیقی سنتی و سازهایش مختصر شناخت داشته باشند، میدانند که سیم چهارم سه تار که اکنون به سیم مشتاق دارای شهرت میباشد، از ابتکارات میرزا محمد تربتی به حساب می آید. با این وجود، آوازه موسیقیایی میرزا محمد حادثه ویژه معاش وی نبود و بایستی ماجراهای دیگری در معاش وی شکل می بخشید تا به مشتاق علیپادشاه تبدیل خواهد شد.میرزا محمد در جوانی با تصوف آشنا شد و در این شناخت با صوفیان بزرگی عکس العمل کرد که مسیر معاش اورا تغییر دادند. یکیاز این صوفیان، تعالی دراویش نعمتاللهی آن مجال یعنی سید معصوم علیپاد شاه بود که بر میرزا محمد اثر متعددی داشت؛ تا جایی که مریدش شد و فرایند پرورش و کمال صوفیانه خویش را نزد وی طی کرد. کنیه مشتاق علیسلطان نیز بوسیله سید معصوم علیفرمان روا برای وی انتخاب شد. مشتاق بهدلیل ارادت فراوانش به شاه نعمتالله البته، موسس سلسله نعمتاللهی در تصوف و قطب دراویش نعمتاللهی، به کرمان رفت؛ جایی که مقبره وی وجود داشت و مابقی قدمت خویش را دراین شهر ماند. مشتاق در طول اقامتش در کرمان بر اشخاص متعددی اثر گذاشت؛ بهنحوی که هرچه از حضور مشتاق در کرمان میسپری شد، بر خیل علاقه مندان و مریدان وی افزوده میشد. رونق محفل مشتاق در کرمان تا حدی پیش رفت که میرزا محمدتقی کرمانی، از روحانیون پررنگ کرمان در آن فرصت (پر اسم و رسم به مظفر علیفرمانروا) نیز مرید مشتاق شد و در محافل وی حضور پیدا می کرد.معارضان تصوف که رونق عمل مشتاق در کرمان را به زیان خویش میدیدند، علیه وی دسیسه و دهانزد کردند که مشتاق قرآن را با نوای سه تار قرائت کرده و به مقدسات بیاحترامی مینماید. عاقبت در روز آدینه مورخ ۲۶ ماه رمضان سال ۱۲۰۶ هجری قمری (۱۱۷۱ هجری خورشیدی) و هنگام حضور مشتاق در مسجد برای ادای فرایض، ملاعبدالله مجتهد کرمانی زیراثر همین شایعات دستور سنگسار مشتاق را اظهارکرد و عموم او را هنگام خروج از مسجد در گودالای افکنده و سنگسار کردند. در جریان این سنگسار، ضمن مشتاق، یک کدام از مریدانش به اسم درویش جعفر هم به قتل رسید که برای هجران از اصابت سنگها به مشتاق، خویش را در مقابل او قرار داده بود. محمدعلی خان راینی که از مریدان مشتاق بود، پیکر مشتاق و درویش جعفر را در کنار حرم پدرش (محل فعلی آرامگاه) دفن کرد.در آرامگاه مشتاقیه سه گنبد وجود داراست که در واقع هر یک از این گنبدها مرتبط با یک بقاع است. دو گنبد با تزیین کاشیکاری که یکی وابسته به بقعه مشتاق علیشاه و دیگری به کوثر علیپاد شاه همدانی میباشد. گنبد آجری دراین آرامگاه نیز به شیخ اسماعیل هراتی وابستگی دارااست. ولی کاشیکاریهای دو گنبد ذکر شده از اولِ ساخت آرامگاه وجود نداشته و در طولهای آنگاه نصب گردیدهاند؛ البته گنبد آجری از اولیهِ تشکیل داد در طول قاجاریه به همین صورت بوده است.
میرزا محمد تربتی دارای اسم و رسم به مشتاق علیسلطان، از صوفیان نامی قرن سیزدهم هجری قمری بود مسجد النبی کوهسنگی مشهد که در اصفهان متولد شد. وی در طول کودکی بهواسطه فوت بابا، معاش سختی را تجارب کرد. برادرانش اورا مجبور به کمپانی آدرس مسجد النبی کوهسنگی مشهد در مدرسهمنزل اصفهان کردند؛ البته میرزا محمد عشقای این چنین از رزرو مسجد النبی کوهسنگی مشهد تحصیلات نداشت و دیری نپایید که رخنه علم آموزی کرد. مدتی نیز با اصرار برادرانش در کارخانه بافندگی درگیر به شغل شد؛ اما شماره تلفن مسجد النبی کوهسنگی مشهد بهعامل نداشتن عشق، این کار را نیز رها کرد. میرزا محمد این توشه سازه بر تمایل خویش بهسمت کشتی پهلوانی رفت و در زورخانه دور و بر صادقی ثانی اصفهان به ورزش پهلوانی پرداخت و در این باره تا حد قابلقبولی پیش رفت؛ گرچه علاقه وی در ارتباطای دیگر بود. او با دقت به صدای نه که داشت، از نوجوانی در مراسم سوگواری سیدالشهدا (ع) روضهخوانی میکرد و بهشدت به موسیقی اهل ایران و آشنایی دستگاههای آن عشق و علاقهمند گردیده بود. بنابراین، نزد استاد درویش تقی رفت و به استخراج مهارت در مورد موسیقی درگیر شد. عشق میرزا محمد به موسیقی، توفیق چشمگیر وی دراین باره را بهدنبال داشت؛ تا آنجا که از پر رنگترین نوازندگان سه تار در طول خویش شد. اشخاصی که با موسیقی سنتی و سازهایش مختصر شناخت داشته باشند، میدانند که سیم چهارم سه تار که اکنون به سیم مشتاق دارای شهرت میباشد، از ابتکارات میرزا محمد تربتی به حساب می آید. با این وجود، آوازه موسیقیایی میرزا محمد حادثه ویژه معاش وی نبود و بایستی ماجراهای دیگری در معاش وی شکل می بخشید تا به مشتاق علیپادشاه تبدیل خواهد شد.میرزا محمد در جوانی با تصوف آشنا شد و در این شناخت با صوفیان بزرگی عکس العمل کرد که مسیر معاش اورا تغییر دادند. یکیاز این صوفیان، تعالی دراویش نعمتاللهی آن مجال یعنی سید معصوم علیپاد شاه بود که بر میرزا محمد اثر متعددی داشت؛ تا جایی که مریدش شد و فرایند پرورش و کمال صوفیانه خویش را نزد وی طی کرد. کنیه مشتاق علیسلطان نیز بوسیله سید معصوم علیفرمان روا برای وی انتخاب شد. مشتاق بهدلیل ارادت فراوانش به شاه نعمتالله البته، موسس سلسله نعمتاللهی در تصوف و قطب دراویش نعمتاللهی، به کرمان رفت؛ جایی که مقبره وی وجود داشت و مابقی قدمت خویش را دراین شهر ماند. مشتاق در طول اقامتش در کرمان بر اشخاص متعددی اثر گذاشت؛ بهنحوی که هرچه از حضور مشتاق در کرمان میسپری شد، بر خیل علاقه مندان و مریدان وی افزوده میشد. رونق محفل مشتاق در کرمان تا حدی پیش رفت که میرزا محمدتقی کرمانی، از روحانیون پررنگ کرمان در آن فرصت (پر اسم و رسم به مظفر علیفرمانروا) نیز مرید مشتاق شد و در محافل وی حضور پیدا می کرد.معارضان تصوف که رونق عمل مشتاق در کرمان را به زیان خویش میدیدند، علیه وی دسیسه و دهانزد کردند که مشتاق قرآن را با نوای سه تار قرائت کرده و به مقدسات بیاحترامی مینماید. عاقبت در روز آدینه مورخ ۲۶ ماه رمضان سال ۱۲۰۶ هجری قمری (۱۱۷۱ هجری خورشیدی) و هنگام حضور مشتاق در مسجد برای ادای فرایض، ملاعبدالله مجتهد کرمانی زیراثر همین شایعات دستور سنگسار مشتاق را اظهارکرد و عموم او را هنگام خروج از مسجد در گودالای افکنده و سنگسار کردند. در جریان این سنگسار، ضمن مشتاق، یک کدام از مریدانش به اسم درویش جعفر هم به قتل رسید که برای هجران از اصابت سنگها به مشتاق، خویش را در مقابل او قرار داده بود. محمدعلی خان راینی که از مریدان مشتاق بود، پیکر مشتاق و درویش جعفر را در کنار حرم پدرش (محل فعلی آرامگاه) دفن کرد.در آرامگاه مشتاقیه سه گنبد وجود داراست که در واقع هر یک از این گنبدها مرتبط با یک بقاع است. دو گنبد با تزیین کاشیکاری که یکی وابسته به بقعه مشتاق علیشاه و دیگری به کوثر علیپاد شاه همدانی میباشد. گنبد آجری دراین آرامگاه نیز به شیخ اسماعیل هراتی وابستگی دارااست. ولی کاشیکاریهای دو گنبد ذکر شده از اولِ ساخت آرامگاه وجود نداشته و در طولهای آنگاه نصب گردیدهاند؛ البته گنبد آجری از اولیهِ تشکیل داد در طول قاجاریه به همین صورت بوده است.